Nov 21, 2010

ماهاتیریسم: دیکتاتوری از نوع ماهاتیر محمد

اظهارات اخیر ماهاتیر محمد، نخست وزیر اسبق مالزی، در رد دموکراسی غربی و تاکید براینکه در شرایط به بن بست رسیدن این نظام ها، دیکتاتوری هم می تواند آلترناتیو خوبی باشد، بار دیگر خبر ساز شد. وی که هفته گذشته در جمع بیش از 300 شرکت کننده و کارشناس در همایش بین المللی "شهروند جهانی: آزاد سازی رسانه ای و روابط سیاسی نوین" در کوالالامپور سخن می گفت، باردیگر نظام لیبرالیستی مبتنی بر اصل دموکراسی غربی را به چالش کشیده و تاکید کرد که "دموکراسی در بسیاری از کشورها به شکست انجامیده است. آنها (غربی ها و مدافعان دموکراسی از نوع غربی) نتوانستند به انتظارات و توقعات بالایی که ایجاد کرده بودند، عمل کنند". شاید به ظاهر، و بر اساس آنچه که در خبرها آمد، الگوی مطلوب و مورد نظر ماهاتیر "چین" کمونیست بوده که اخیرا با رشد اقتصادی اعوجاج انگیزش حیرت جهانیان را برانگیخته است. اما این اولین بار نیست که ماهاتیر محمد از شیوه و روشی که خود نیز به مدت بیش از پنج دهه سیاست ورزی در سرلوحه کاری وی قرار داشته، نه تنها دفاع می کند، بلکه با تعریفی که از آن ارائه می دهد، آن را به عنوان یک الگوی بدیع و بی نظیر در فرصت های مناسب روی میز می گذارد، الگویی که عموما از آن به عنوان "ماهاتیریسم" یاد می شود. البته باید توجه داشت که دیکتاتوری نهفته در "ماهاتیریسم" به معنای خودرایی، خودخواهی و استبداد از نوع لنین-استالینی و یا هرآنچه که می توان "اراده معطوف به خود" نامید، نیست، چرا که ماهاتیر محمد بارها در مقاطع مختلف و حساس امتحان خود در برابر مخالف و منتقد را پس داده، آنزمانی که به زیبایی از آنها به عنوان "آینه" تعبیر می کند که می توان و باید خود را در آن دید!. برعکس "ماهاتیریسم" که وی به دنبال نهادینه کردن آن است، نوعی حکومتمداری سازنده، ترقیخواه و معطوف به هدف به دقت طراحی شده است. به عبارت دیگر، به معنای پیوند وثیق نظم و انظباط با برنامه و عمل عقلانی همراه با خلاقیت و ابتکار به سوی آینده ای مشخص است، آینده ای که به دقت و با تیزبینی و آینده نگری خارق العاده ای طراحی شده است. بنابراین "ماهاتیریسم" به این اعتبار نه تنها مذموم و ناپسند نیست، بلکه هر انسان عاقل و آگاهی در برابر آن در سرسخت ترین موضع ممکن به سکوت از روی رضایت تن می دهد.

با این همه، آنچه که گفته شد تنها یک روی سکه سیاست ورزی از نوع ماهاتیر محمد است، روی دیگر آن شرایط و بستر تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خاصی است که وی سکان هدایت آن را بدست گرفته بود. هیچ شکی نیست که اگر هرکس دیگری که با هوش و ذکاوتی همچون ماهاتیر محمد در جایگاه وی قرار می گرفت و با ملتی هیچ نداشته جزء آرزوی های والا در عصری پرطلاطم که آن هم به مدد هوش و ذکاوت خود وی طراحی شده بود، چاره ای جزء این انتخاب آن نمی داشت. آری! "ماهاتیریسم" که ماهاتیر محمد به دنبال آن است و در مورد نوع خاص "مالزی" اثبات و اعمال کرد، نوعی دیکتاتوری (بخوانید مدیریت انگیزه، تدبیر، نخبه گرایی، خدمتگذاری، روشنگری و جهت دهی درست، فرزانگی، تیز بینی و نکته سنجی و هر صفت ثبوتیه انسانی دیگر) برای هدایت کشور در بزنگاه های تاریخی و مواقع سخت و دشوار است. بنابراین به این اعتبار نباید از اینکه او تنها دیکتاتوری!! است که پس از کناره گیری از قدرت اعدام نشده، به نشانه واعجبا انگشت به دهان گرفت!.

این تحلیل با سفارش مجله مونوریل نوشته شده و در شماره هفدهم آن به چاپ رسیده است